Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-07@23:25:22 GMT

روایت شهیدی که با لباس بسیجی سر سفره عقد نشست

تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۶۹۱۹۳

روایت شهیدی که با لباس بسیجی سر سفره عقد نشست

خبرگزاری فارس- سمنان: زندگی و سبک و سیاق شهدا بسیار تماشایی است. شهدا گنجینه‌های ارزشمندی هستند و باید برای یافتن مسیر درست، راه آنها را پیش گرفت.

سردار شهید «مرتضی شادلو»، از شهدای جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس بود که در آن زمان، می‌خواست خانواده‌اش را برای آزادی فلسطین آماده کند.

شهید شادلو، فرماندهی از گروه‌های جهادی بود که در جنگ تحمیلی حضوری پررنگ داشت و در دوران دفاع مقدس، جبهه‌های نبرد شاهد عملیات مهندسی گروه جهادی بود که حاج مرتضی آن‌ها را فرماندهی می‌کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«مرتضی» خانواده را برای آزادی فلسطین آماده می‌کرد

معصومه شادلو، خواهر شهید درباره سیره و سبک زندگی سردار شهید «مرتضی شادلو» می‌گوید: مرتضی در عملیات آزادسازی سوسنگرد، طریق‌القدس، الی بیت‌المقدس، فتح‌المبین، والفجر ۲، والفجر ۴ و خیبر حضور مستقیم و فعالی داشت و آن‌طور که دوستانش می‌گویند، بسیار شجاع و نترس بود.

او ادامه می‌دهد: جواد امامی، یکی از هم‌رزمان برادرم می‌گفت من و حاجی به همراه خانواده در یک منزل به مدت 6 ماه در سردشت زندگی کردیم. خانه‌ای بسیار کوچک و از لحاظ ایمنی بسیار خطرناک بود؛ زیرا در آن منطقه بیشتر ساعات شبانه‌روز درگیری مسلحانه وجود داشت و گلوله خمپاره و تیربار بسیاری به اطراف منزلمان اصابت می‌کرد.

خواهر شهید شادلو ادامه می‌دهد: هم‌رزم برادرم تعریف می‌کرد که به حاجی گفتم بهتر است با این وضع، خانواده را به تهران یا ارومیه منتقل کنیم! حاجی در جواب گفت «بگذار عادت کنند. فردا که بخواهیم برویم و فلسطین را آزاد کنیم، باید خانواده را به لبنان ببریم. آن وقت دیگر خانواده به این وضع عادت کرده‌اند و مشکلی نداریم».

فرمانده بود؛ اما بار خالی می‌کرد!

خواهر شهید شادلو افزود: هم‌رزمانش تعریف می‌کردند حاجی با آنکه فرمانده منطقه بود، زمانی که شب رزمندگان برای استراحت در خواب بودند، با وجود خطراتی که در منطقه وجود داشت، کامیونی از کالاهای درخواستی رزمندگان را می‌آورد و به‌تنهایی بارها را خالی می‌کرد.

او می‌گوید: وقتی که رزمندگان برای نماز صبح از خواب بیدار می‌شدند، به برادرم می‌گفتند چرا ما را بیدار نکردید تا کمکتان کنیم؟

عقد با لباس بسیجی!

خواهر شهید شادلو با بیان اینکه سردار شهید شادلو به بسیج و لباس بسیجی خود افتخار می‌کرد، گفت: برادرم سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. مادر همسرش، کت و شلوار شیکی از ناصرخسرو برایش خریده بود؛ اما هر چه مادر و پدر عروس گفتند لباس دامادی را تنت کن و سر سفره عقد بنشین، شهید قبول نکرد!

وی بیان کرد: برادرم با همان لباس بسیجی که تمیز و شیک بود، عقد کرد و به لباس بسیجی‌اش هم افتخار می‌کرد.

به گزارش فارس؛ دومین کنگره سرداران و سه هزار شهید والامقام استان سمنان سال آینده در سمنان برگزار می‌شود.

پایان پیام/74001/م/

منبع: فارس

کلیدواژه: شهید سمنان خواهر شهید لباس بسیجی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۶۹۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب

«موسیو کمال» داستانی است از زندگی جوانی فرانسوی به نام ژروم است. او بعد از مسلمان شدن در جنگ تحمیلی ایران شرکت می‌کند.

به گزارش مشرق، بهزاد دانشگر با کتاب «موسیو کمال» به نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران می‌آید. این کتاب داستانی است از زندگی جوانی فرانسوی به نام ژروم. او بعد از مسلمان شدن برای تقویت باورهای دینی خود به ایران سفر می‌کند، در قم درس طلبگی می‌خواند و در آخرین روزهای جنگ تحمیلی به آرزوی دیرینش می‌رسد و می‌شود تنها شهید اروپایی دفاع مقدس.

در بخشی از این کتاب می‌خوانید:

«گفت: مادرت برات بمیره! پس تو چرا هیچ زنی دنبال تابوتت نیست قربونت برم؟!» یکدفعه انگار همه ساکت شدند. نفس نمی‌کشیدیم انگار. به خودمان آمدیم. همه‌مان مرد بودیم. یک تعدادی سیاه آفریقایی. یک تعدادی با جثه‌های ریز مالزیایی. چندتایی سرخ و سفیدِ ترک. بقیه هم ایرانی؛ اما همه مَرد. بعد یکی از بین جمعیت در آمد گفت: مادرش مرده خانوم. اگه نمرده بود هم، نمی‌تونست بیاد بالا سر بچه‌ش. همه کس‌وکارش فرانسه‌ن. زن زیر لب ذکری گفت و بعد گفت: پس برید اون‌طرف تا من بیام به‌جای مادرش براش گریه کنم.»

«ژروم ایمانوئل» معروف به «کمال کورسل» ۹ آوریل ۱۹۶۴ در پاریس از مادری فرانسوی و پدری تونسی چشم به جهان گشود. پدرش با نام محمد از مهاجرین تونسی بود که برای کار به فرانسه آمده و در همانجا ماندگار شده بود. ژروم به تبعیت از مادرش آیین مسیحیت را برگزیده بود. وی در دوران نوجوانی سفری به تونس داشت و در آنجا با اسلام آشنا شد و در سن ۱۷ سالگی به دین مبین اسلام و مذهب اهل تسنن گرایش یافت.

شهید کورسل، مسیر طولانی از پاریس تا مرصاد، از مسیحیت تا تشیّع، از زندگی در قلب اروپا تا شهادت در جنگ میان ایران اسلامی و همه دنیای کفر را در هفت سال طی کرد و نامش به عنوان تنها شهید اروپایی دفاع مقدس ثبت شد.. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر (ع) قم، قطعه ۱۸ ردیف دوم قرار دارد.

دیگر خبرها

  • نقد نباید مایه نگرانی تولیدکنندگان کتاب شود
  • پویش هوای دختری در فارس برگزار می‌شود
  • شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود
  • دست پر «مکتب حاج قاسم» در نمایشگاه کتاب تهران
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
  • روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب
  • ️پیکر شهید «غلامی» در گلزار شهدای گناوه آرام گرفت
  • چرا سردار زاهدی نمی خواست لباس سپاه را بپوشد؟
  • تشییع باشکوه پیکر مطهر شهید «مرتضی غلامی» در گناوه
  • مراسم تشییع پیکر مطهر شهید «مرتضی غلامی» در گناوه برگزار شد